در هر بحرانی فرصتی وجود دارد. مشکلات مقیاس پذیری اتریوم در رسانه های کریپتو پوشش مناسبی دارد. این بحران فرصت هایی را برای راه حل های مقیاس پذیری فراهم کرده است که ابزارهایی مانند زنجیره های جانبی و رولاپ ها برای بهبود سرعت تراکنش اتریوم. این راه حل ها می توانند به افزایش سرعت تراکنش های اتریوم کمک کنند. علاوه بر این، آنها می توانند به کاهش کمک کنند هزینه گاز اتریوم که می تواند به طرز مسخره ای بالا باشد.
قمار آنلاین علاقه مندان در BC.GAME کسانی که ETH و توکنهای مربوطه را معامله میکنند، دردسر هزینه بالای گاز را میدانند. راهحلهای مقیاسپذیری به دنبال کاهش بار روی بلاک چین اتریوم و در نهایت ارائه تراکنشهای سریعتر و ارزانتر ETH هستند. از این رو، قمار رمزنگاری و اکوسیستم گستردهتر اتریوم از موفقیت راهحلهای مقیاسبندی سود میبرند. نقش آنها پس از ظهور انفجاری مهمتر شد بخش مالی غیرمتمرکز (DeFi).. این بخش زیر شکم نرم، مقیاس پذیری و توان عملیاتی نامناسب اتریوم را برجسته کرد. دو تا از راهحلهای مقیاسبندی که ظاهر شدهاند، زنجیرههای جانبی و رولآپها هستند.
کاوش زنجیره های جانبی
اصطلاح زنجیره های جانبی وجود زنجیره اصلی را بیان می کند. این تنظیم دقیق است sidechains که ظرفیت بلاک چین هایی مانند اتریوم و بیت کوین را تقویت می کند. آنها به عنوان یک راه حل قابلیت همکاری که به دو بلاک چین اجازه می دهد تا اطلاعات مربوط به یکدیگر را تأیید کنند. زنجیره های جانبی بدون اعتماد به یک واسطه متمرکز به این ابزار دست پیدا می کنند و همچنان می توانند امنیت و تمرکززدایی بلاک چین را حفظ کنند. بیشتر زنجیره های جانبی، بلاک چین های مستقلی هستند که با شبکه بلاک چین دیگری ارتباط دارند. آنها معمولاً یک قرارداد پل را اجرا می کنند که حرکت دارایی را در سراسر بلاک چین تسهیل می کند.
سه قرارداد رایج پل عبارتند از: قراردادهای تک سازمانی، چند سازمانی و پل رمزنگاری اقتصادی. در ترتیب مربوطه آنها، اولین مورد جایی است که یک طرف واحد دارایی هایی را که اساس یک قرارداد پل را تشکیل می دهد، در اختیار دارد. نوع دوم به ترتیبی دلالت می کند که به موجب آن مجموعه خاصی از احزاب مستقل حافظ وجوه هستند. برای قراردادهای پل ارز دیجیتال، مجموعه ای پویا از طرفین بسته به وزن دارایی آنها، حافظ وجوه هستند.
La Bitcoin پیچیده (wBTC) پل، بخشی از اکوسیستم اتریوم، نمونه ای عالی از یک قرارداد پل سازمانی واحد است. BitGo حافظ وجوه در این ترتیب است و اجازه انتقال وجوه از یک بلاکچین به بلاک چین را می دهد. چند ضلعی نمونه ای از یک پل رمزنگاری-اقتصادی است زیرا برای تعیین اعتبار سنجی بر یک فرمول سهام خاص متکی است. همه این قراردادهای پل دارای آستانه و انگیزه هایی برای ایجاد انگیزه مالی برای اعتباردهندگان برای حفظ وجوه کاربران صادق و ایمن هستند.
درباره Rollups
"Rollups" اصطلاحی است که به یک شبکه بلاک چین مستقل اشاره دارد که همچنین برای امنیت به قراردادهای پل متکی است. قابل ذکر است که دارایی های معامله شده در بلاک چین اتریوم قرار دارند. تکیه بر چرخش به این معنی است که بلاک چین اصلی باید اطمینان دائمی داشته باشد که شبکه جمعآوری امن است و وجوه در خطر نیست. هنگامی که چنین مصالحهای وجود داشته باشد، شبکه جمعآوری زنجیره اصلی را دور میزند و به کاربران اجازه میدهد تا وجوه خود را باز کنند و برداشت کنند. شبکه جمعآوری با حل مشکلات زیر از امنیت بسیار خوبی برخوردار است:
- در دسترس بودن داده ها: راه اندازی در دسترس بودن داده ها را در هر زمان برای عموم رمزگذاری می کند. این عامل باعث ارتقای امنیت و شفافیت می شود. ارسال تمام داده ها در شبکه اتریوم (قرار دادن داده ها) نام خود را به این فناوری داده است.
- یکپارچگی انتقال حالت: قرارداد پل تضمین میکند که همه انتقالهای حالت معتبر هستند.
- مقاومت در برابر سانسور: قرارداد پل میتواند شامل تراکنش باشد تا اطمینان حاصل شود که در صورت حمله به شبکه، کاربران بدون تحریم متمرکز، وجوه خود را برداشت میکنند.
قابل ذکر است، جمع آوری هزینه هایی را به همراه دارد. شبکه باید دائماً شواهدی از یکپارچگی و امنیت در حال گذار ارائه کند. این نیاز، منابع اتریوم را مصرف میکند و سقفی را بر روی مقیاسپذیری که مجموعهها میتوانند ارائه کنند، قرار میدهد. در این میان عملکرد مناسبی در کاهش هزینه های مبادلاتی دارند. نمونه ای از شبکه های جمع آوری آربیتروم است که هزینه های گاز را به شدت کاهش می دهد.
تفاوت بین Sidechain و Rollups
این راه حل ها تقریباً عملکردهای مشابه زیادی دارند. صرف نظر از این، تفاوت های ظریف در ساختار آنها نقش منحصر به فرد خود را به آنها می بخشد. بارزترین تفاوت بین sidechains و جمع آوری ها ماهیت قراردادهای پل است که وجوه را از زنجیره اصلی به شبکه دیگر قفل می کند. قرارداد پل ممکن است اطلاعاتی در مورد زنجیره اصلی یا جانبی در زنجیره های جانبی دریافت کند اما صحت آن را تایید نمی کند. احزاب حاکم بر پل اطمینان حاصل می کنند که شبکه دیگر ایمن است و این واقعیت را تأیید می کند. بنابراین، قرارداد پل در زنجیرههای جانبی به مجموعهای از طرفین قابل اعتماد برای تأیید یکپارچگی یکدیگر متکی است.
در مقابل، طرفین مربوطه باید شواهدی مبنی بر امنیت هر یک به قرارداد پل ارائه دهند. قرارداد پل این شواهد را تأیید میکند تا مطمئن شود که هر شبکه ایمن و غیرقابل نفوذ است. بر این اساس، قرارداد پل یک مکانیسم خود اجباری در جمعبندی است. نکته منفی این است که این مکانیسم منابع بیشتری را مصرف می کند و اجرای آن پرهزینه تر است. از منظر امنیتی، جمعآوریها بهتر هستند، اما امتیاز بالایی دارند. انتخاب اینکه کدام کدام را پیاده سازی کنید به ملاحظات خاصی بستگی دارد که توسعه دهندگان در ذهن دارند.
تصویر بزرگ
راه حل های مقیاس پذیری نقشی حیاتی در آینده نزدیک بلاک چین اتریوم دارند. توانایی آنها برای برداشتن مقداری بار از بلاک چین اتریوم بسیار زیاد است. زنجیره های جانبی مانند Polygon بیش از نقش مقیاس پذیری خود نامی برای خود دست و پا می کنند. با این وجود، این عملکرد به آنها نقش برجسته ای در چشم انداز ارزهای دیجیتال می دهد. ظهور پلتفرمهای DeFi، مقیاسپذیری را به مشکل مهمتری برای اتریوم تبدیل کرده است. راه حل هایی مانند Arbitrum می تواند به کاهش هزینه های گاز کمک کند، که برای پذیرش گسترده تر محصولات مالی بسیار مهم است. طرفداران قمار کریپتو در BC.GAME تراکنش با استفاده از توکنهای ETH و ERC-20 باید به تعویق بیفتد زیرا راهحلهای مقیاسپذیری بیشتری وجود دارد و اتریوم پیشنهادهایی را برای کاهش این مشکل اجرا میکند.